جدول جو
جدول جو

معنی هلاک برآمدن - جستجوی لغت در جدول جو

هلاک برآمدن
(فُ گُ دَ)
مردن. دیده شدن حالت مرگ در کسی:
نه دانا بود شاه با ترس و باک
ز ترسنده مردم برآید هلاک.
فردوسی.
ز ما و ز ایران برآید هلاک
نماند از این بوم و بر آب و خاک.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ کَ دَ)
هلاک شدن. کشته شدن. مردن:
بسی دیو از تو هلاک آمده ست
ز تو مر مرا سر به خاک آمده ست.
فردوسی.
رجوع به هلاک، هلاک شدن، هلاک گردیدن و هلاک گشتن شود
لغت نامه دهخدا